ته دنیا

ساخت وبلاگ
سایت هنرات انتشار ترجمه‌هایی از #زانا_کوردستانی(۱)ترجمه‌ی شعر جلاد از #علی_حسنیانیhttps://honarat.ir/a/%d8%ac%d9%84%d8%a7%d8%af-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%ad%d8%b3%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c/(۲)ترجمه‌ی شعرهایی از #شاده_علیhttps://honarat.ir/a/%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b4%d8%b9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b4%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%a7-%da%a9%d9%88%d8%b1%d8%af%d8%b3%d8%aa/(۳)ترجمه‌ی شعرهایی از #رفیق_صابرhttps://honarat.ir/a/%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b4%d8%b9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b1%d9%81%db%8c%d9%82-%d8%b5%d8%a7%d8%a8%d8%b1-%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%a7-%da%a9%d9%88%d8%b1%d8%af%d8%b3/(۴)ترجمه‌ی شعرهایی از #پری_قره‌داغیhttps://honarat.ir/a/%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b4%d8%b9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b1%d9%87%d8%af%d8%a7%d8%ba%db%8c-%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%a7-%da%a9/ + نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۱/۰۶ ساعت 7:36 توسط ■■■■■■■  |  ته دنیا...
ما را در سایت ته دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mikhanehkolop3 بازدید : 44 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1402 ساعت: 3:30

آقای "ناصح عزیز محمد امین" (به کُردی: ناسیح عەزیز محەمەد ئەمین) مشهور به "ناصح ادیب" و متخلص به "ادیب.هـ"، شاعر و نویسنده‌ی کُرد زبان، زاده‌ی ۱۹۷۱/۰۴/۰۱ میلادی در شهر چمچمال اقلیم کردستان است و از سال ۱۹۹۱ در سلیمانیه ساکن شده است.وی در شعر آزاد و هایکو مدت‌هاست دست به قلم شده است و گرچه هنوز کتابی از او منتشر نشده است، اما سه کتاب به نام و نشان زیر را آماده‌ی چاپ و انتشار دارد:- شبنم در چشم مهتاب - مادرم صبح رفت و غروب که شد برنگشت!- تاریخ تئاتر چمچمال■□■(۱)راه‌های مالرو را در پیش گرفته‌اند برای لقمه‌ای نان،کولبرها!(۲)فاجعه است، فاجعه!وقتی که فریاد و ناله‌ی مستمندان قلب و روح و وجدان هیچ صاحب منصبی را به لرزه در نمی‌آورد.(۳)با مرگ من،سکوت تو پایان می‌یابد!من این شعر را گواه می‌گیرم،که بعد از مرگم،تو به سخن در آمدی!(۴)چگونه قلبت راضی می‌شود هر غروب،کبوتر نحیف خیالاتم را از نزد خود پر دهی؟!(۵)تنها برگی کافی‌ست برای نصب تابلویی جهت نشان دادن اوج زیبایی فصل پاییز...(۶)تره‌ی زلف پر مهر زن،فرمانبردار هر راهی می‌کند اسب چموش را...(۷)بر شاخه‌ی درخت زیباست،اما در دستان تو زیباتر،چون روی ماه کودکی، گردوی نو رسیده!(۸)تاجی از گل است بر سر زن کشاورز،کلاه لبه‌دار...(۹)آب روان در جویبار را هم دو پاره کرده است...مرز!(۱۰)سرک می‌کشد از پنجره به داخل خانه...درخت گردوی پیر!(۱۱)شعری‌ست کوتاه نشسته بر گل‌های پیراهن‌ زنی...پروانه!(۱۲)نمی‌تواند سر بلند کند،درخت زرد‌آلویی‌ست شرمگین...آن زن زیبا!(۱۳)دور و دراز شد،همچون روزگاران خیلی‌ دور...دیدار تو!(۱۴)لبخند زیبای کودکی‌ست، بر صورت چشمه... تابش ماه!(۱۵)لنگە دمپایی سبز که نه مزه‌ی خیار می‌داد و نه طعم زندگانی!مبدل شد به تابوت مرگ برای دخترک گرسنه و ته دنیا...
ما را در سایت ته دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mikhanehkolop3 بازدید : 33 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1402 ساعت: 3:30